قرآن کریم ميفرمايد:
«أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ
سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ أَسْبَغَ عَلَيْكُمْ
نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً» [1]
خداوند ميفرمايد:
اي انسان همۀ جهان براي تو خلق شده است. عالم ملكوت، عالم جبروت، عالم ناسوت و اين
عالم ماده، همۀ عوالم وجود با انواع نعمتهاي ظاهری و باطنی که دارند، مسخّر انسان
است. نعمتهاي ظاهري مانند سلامتي اعضاي بدن و نعمتهای باطني مانند عقل، شعور،
درك و شهامت برای انسان و در خدمت او آفریده شده است. نعمتهايي كه قابل شمارش
نیستند.
«وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها»[2]
به قول سعدي شيرين سخن «هر نفسي كه فرو ميرود ممدّ حيات
است و چون بر ميآيد، مفرّح ذات. پس در هر نفسي دو نعمت موجود و بر هر نعمتي شكري
واجب.»
بنابراین هدف از خلقت عالم وجود، انسان است ولي خداوند راجع
به انسان ميفرمايد: انسان را برای خودم آفریدم. چنانچه در حديث قدسي آمده است:
«خَلَقتُ الأشْيَاء لأجْلِک وَ خَلَقتُکَ لأجْلِي» [3]
اي انسان همه چيز را به خاطر تو آفريدم و تو را به خاطر
خودم.
همچنین در قرآن کریم خطاب به حضرت موسی«سلام الله علیه»میفرماید:
«وَ اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسي» [4]
این فرمایش خدای تعالی که هم در قرآن مجید بیان شده و هم در
حدیث قدسی آمده است، به انسان میفهماند که باید به مقامی که شایستۀ آن است برسد.
مانند وقتی که تشنه است و به دنبال آب ميگردد، تشنۀ رسيدن به پروردگار خود شود.
كلام خدا را مانند كسي كه در مقابل او با او صحبت ميكند، بشنود. توجّه خدا را به
خود جلب نماید. در اين مرحله است كه به مقام لقاء رسيده است و يك لحظه از اين مقام
بيشتر از دنيا و آنچه در دنيا است، برای او ارزش دارد.
در این مقام است که دو ركعت نماز در دل شب نزد سالک واصل،
نسبت به دنيا و آنچه در دنياست، محبوبتر میشود. [5] در واقع آنچه براي انسان
كامل مهم است، رسيدن به اين مقام است. مقامي كه دو ركعت نماز او را تبدیل به
معاشقه با حق تعالی ميكند. يعني وقتي حمد و سوره ميخواند، صداي خداي تبارك و
تعالي را میشنود. نه با گوش سر، بلكه با گوش دل میشنود. وقتي ميگويد: «سبحان
ربي الاعلي و بحمده»، واقعاً درك ميكند كه در حال صحبت با خداي بزرگ است و خدا هم
به او توجّه دارد، به وی مهر میورزد و او را دوست دارد. جنس دوست داشتن و مهربانی
خداوند هم با دوستیهای رایج و معمولی متفاوت است. در روايات آمده است خداوند از
پدر و مادر مهربان، مهربانتر است. [6] اگر اهل دل متوجّه شوند كه خدای سبحان چه
محبّتی نسبت به آنان دارد، از شدّت خوشحالي ميميرند. حتّي كه اگر بندۀ گنهكار
بداند كه برگشتن او به سوی خداوند، چه توجّهی از جانب حقتعالی در بر دارد، از فرط
خوشحالي قالب تهي ميكند. [7] خوشا به حال آن كساني كه این مطالب را درک کردهاند
و بهشت آنها در همين دنيا است.
حضرت مريم«سلام الله علیها» در حالی که روزهدار بود،
سرگردان کوه و بيابان شده بود. حضرت عيسي«سلام الله علیه» براي به دست آوردن سبزی
یا خوراکی دیگری که مادرش بتواند با آن افطار کند، از وی جدا شد. هنگام بازگشت
دریافت که حضرت مریم«سلام الله علیها» دار فاني را وداع گفته است. با معجزه، مادر
را زنده كرد و به او گفت: آیا تمایل داری به دنيا بازگردي؟ حضرت مریم«سلام الله
علیها» در پاسخ گفت: آري دوست دارم به دنيا برگردم و دوباره نماز بخوانم و با خداي
خود صحبت كنم. در شبهاي بسيار سرد وضو بگيرم و در روزهاي بسيار گرم روزهدار
باشم. اين در حالي است كه جايگاه حضرت مريم«سلام الله علیها» در برزخ و قيامت،
بهشت است. جايگاهي كه خداوند در مورد آن ميفرمايد:
«يُطافُ
عَلَيْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَكْوابٍ وَ فيها ما تَشْتَهيهِ الْأَنْفُسُ
وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَ أَنْتُمْ فيها خالِدُونَ» [8]
براي مومنان كاسههاي زرين و كوزههاي بلورين دور ميزنند و
در آنجا هرچه نفوس را بر آن ميل و اشتهاست و چشمها را شوق و لذّت مهيّا باشد و
مؤمنان در آن جاويدان و متنعم خواهد بود.
در عين حال حضرت مريم«سلام الله علیها» به مقام لقاء خداوند
رسيده است. از اینرو حاضر است بهشت و نعمتهاي بهشتی را برای راز و نياز با خداوند
خود رها كند. برای ادامۀ معاشقه با خدا، تمایل دارد به دنیایی برگردد که در آن
دنيا هیچ مالی ندارد. از خوراک و پوشاك و مسكن، برای او خبری نیست. ولی حاضر است
برگردد و در روزهای بلند و گرم روزه بگیرد و در بیابان و صحرا با خدا راز و نیاز
کند.
پی نوشت ها:
[1].«آیا ندیدید که خداوند آنچه را در آسمانها و آنچه را در
این زمین است برای شما مسخّر و رام نموده و نعمت های آشکار و نهان خود را بر شما وسعت
و تمامیت بخشیده؟»
[2]. ابراهیم/34
[3]. الجواهر السنیّه،ص710
[4].طه/41:«ای موسی من تو را برای خودم ساختم»
[8]. الزخرف /
71